هوش مصنوعی کسبوکارها را متحول نمیکند بلکه محتوا را متحول میکند. هوش مصنوعی به سادگی تأثیر را تسریع میکند(چه خوب و چه بد). به همین دلیل است که استراتژی محتوا دیگر نمیتواند به سطوح پایینتر واگذار شود یا کنار گذاشته شود. این استراتژی به سطح مدیران ارشد (سطح C) تعلق دارد، جایی که میتواند با چشمانداز، ریسک و ایجاد ارزش همسو شود.
۱. محتوا موتور است، هوش مصنوعی شتابدهنده
مدیران اغلب هوش مصنوعی را به عنوان عامل تغییر میدانند. اما هوش مصنوعی فقط به اندازه محتوایی که روی آن اجرا میشود خوب است. چه یک چتبات را تقویت کند، چه یک موتور تصمیمگیری یا یک تجربه مشتری، هوش مصنوعی نقاط قوت و معایب اکوسیستم محتوای شما را برجسته میکند.
در یک حسابرسی با یک شرکت جهانی، یک دستیار پشتیبانی هوش مصنوعی مولد مورد آزمایش قرار گرفت. این دستیار به جای ارائه پاسخها از پایگاه دانش رسمی، با اطمینان به PDFهای قدیمی که در یک پوشه مدیریت نشده بایگانی شده بودند، استناد کرد. هوش مصنوعی مشکل را اختراع نکرد بلکه آن را تقویت کرد.
رهبران باید درک کنند: تحول واقعی زمانی اتفاق میافتد که هوش مصنوعی، محتوای مدیریتشده، دقیق و منسجم را تسریع کند. بدون این زیرساخت، هوش مصنوعی فقط آشفتگی و بی نظمی را گسترش میدهد.
۲. هر بخش بر اساس محتوا اداره میشود
محتوا فقط کپی، تصویر یا ویدیو نیست. محتوا جوهره بازاریابی، فروش، محصول، پشتیبانی و تجربه مشتری است. همچنین محتوا خط مشی در منابع انسانی، انطباق با قوانین، حضور در عملیات، افشای اطلاعات در امور مالی و موارد دیگر است.
تجربه فایزر (Pfizer) را در طول همهگیری در نظر بگیرید. چالش آنها صرفاً تولید واکسن بیشتر برای پشتیبانی از ورود به بازار نبود، بلکه اطمینان از این بود که هر بخش، از پزشکی گرفته تا نظارتی و ارتباطات، با یک سیستم محتوای یکپارچه کار کند. این هماهنگی بین بخشی آنها را قادر ساخت تا اطلاعات دقیق و قابل اعتماد را در مقیاس جهانی ارائه دهند.
این سطح از ادغامی است که هوش مصنوعی اکنون به آن نیاز دارد و این امر مستلزم رهبری از بالاترین سطوح است.
۳. بلوغ تعیین میکند که آیا هوش مصنوعی مفید است یا مضر
تحقیقات در مورد بیش از ۲۰۰۰۰۰ ارزیابی اثربخشی محتوا و مطالعه در مورد عملیات محتوا با نزدیک به ۱۰۰۰ متخصص و رهبر، الگوی روشنی را نشان میدهد: سازمانهایی که عملیات محتوای بالغی دارند، هوش مصنوعی را سریعتر و با شکستهای کمتری میپذیرند.
اما ۵۸٪ از سازمانها هنوز با بلوغ محتوای پایین فعالیت میکنند. گردشهای کاری ضعیف، عدم داشتن قوانین کافی و معیارهای نامناسب، آن هم در دنیایی که هوش مصنوعی شتاب گرفته است،یک ریسک استراتژیک به حساب می آید.
همانطور که امنیت سایبری و حریم خصوصی دادهها به دستور کار مدیران ارشد تبدیل شدهاند، بلوغ محتوا نیز باید همینطور باشد. در غیر این صورت سرمایهگذاریها در هوش مصنوعی متوقف میشوند یا نتیجه معکوس میدهند.
۴. محتوا یک دارایی نامشهود است
هیئت مدیرهها به طور فزایندهای به موارد نامشهود مانند ارزش ویژه برند، اعتماد، سرمایه فکری به عنوان محرکهای ارزش شرکت نگاه میکنند. محتوا بافت پیوندی هر سه مورد است.
گزارشهای سالانه، ارتباطات با سرمایهگذاران و ارزشگذاری برندها در حال حاضر این تغییر را منعکس میکنند. در واقع، کیفیت و ثبات محتوا اغلب به عنوان نمایندهای برای نظم و اعتبار سازمانی عمل میکند.
مدیران نمیتوانند محتوا را به عنوان یک سربار ببینند. این یک دارایی است که نیاز به سرمایهگذاری، نظارت و گزارشدهی در بالاترین سطح دارد.
۵. خطرات هوش مصنوعی، خطرات محتوا هستند
وقتی هوش مصنوعی محتوا تولید میکند، فقط «کلمات» تولید نمیکند. بلکه تصمیمگیری میکند: چه بگوید، چگونه بگوید و به کدام منبع اعتماد کند. این بدان معناست که چالشهای نظارتی از «مدیریت محتوا» به مدیریت ریسک محتوا منتقل میشوند.
پیامدهای نظارتی را در نظر بگیرید: یک چتبات که به سیاستهای قدیمی استناد میکند، یا یک دستیار فروش که ادعای گمراهکنندهای ایجاد میکند. اینها نقص فنی نیستند بلکه آنها شکستهای نظارتی هستند.
هوش مصنوعی، مدیران ارشد را مجبور میکند تا به سؤالات سختی پاسخ دهند:
- چه کسی دقت خروجی هوش مصنوعی را در اختیار دارد؟
- چگونه انطباق را در مقیاس بزرگ اعمال کنیم؟
- وقتی هوش مصنوعی اشتباه میکند، مسیر تشدید ما چیست؟
اینها سؤالات اجرایی هستند، نه عملیاتی.
۶. از آزمایشهای هوش مصنوعی تا تحول محتوامحور
سازمانهای زیادی پذیرش هوش مصنوعی را به عنوان یک نوآوری در نظر میگیرند. اما تحول واقعی زمانی اتفاق میافتد که هوش مصنوعی یک سیستم محتوای منظم و چندوظیفهای را تسریع کند.
این سیستم سه ستون را به هم متصل میکند:
- هوش محتوایی >>>> با استفاده از تجزیه و تحلیل، ممیزی و بازخورد کاربر
- عملیات محتوا >>>> گردشهای کاری، قوانین و استانداردها
- توانمندسازی هوش مصنوعی >>>> ابزارهایی که دو مورد اول را تقویت میکنند
هوش مصنوعی بدون این زیرساخت ها یک نمایش درخشان است. اما هوش مصنوعی با کمک زیر ساخت ها یک نیروی چند برابری ایجاد می کند.
نتیجه
هوش مصنوعی تحول نیست، محتوا هست و هوش مصنوعی فقط تأثیر محتوا را تسریع میکند.
برای مدیران، این هم ریسک و هم فرصت است. شرکتهایی که برنده میشوند کسانی نیستند که برای استقرار طرحهای آزمایشی هوش مصنوعی عجله میکنند، بلکه کسانی هستند که محتوا را به عنوان زیرساخت، که در رأس آن مدیریت، اندازهگیری و رهبری وجود دارد، میشناسند.
محتوا یک پروژه جانبی نیست. این یک مزیت استراتژیک بالقوه است. در عصر هوش مصنوعی، این یک مسئولیت سطح C نیز هست.
لینک کوتاه: womenito.com/lldq