ما در زمانی زندگی میکنیم که اعداد سریعتر از آنچه میتوانیم پردازش کنیم به صندوق ورودی ایمیلهایمان میرسند مانند: پیشبینیها، تصاویر لحظهای جریان نقدی، جزئیات حاشیه سود. اما رهبری واقعی در صفحات گسترده و نگاه به گزارش مالی اتفاق نمیافتد. رهبری در لحظاتی اتفاق میافتد که باید ریسک را بسنجید، فرصت را غنیمت بشمارید و اغلب با اطلاعات ناقص حرکت کنید. به همین دلیل است که شهود مالی بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.
رهبری مالی به چه معناست؟
شهود مالی فقط در مورد دانستن اعداد نیست. این توانایی اتصال نقاط بین آنچه در کسب و کار شما اتفاق میافتد و آنچه آن اعداد قرار است آشکار کنند، است. این یک حس است که چیزی در حال تغییر است آن هم قبل از اینکه گزارش آن را تأیید کند.
این مربوط به غریزه نیست. این تشخیص الگو است. و از طریق تجربه، پرسشهای استراتژیک و کنجکاوی ساخته میشود.
برای رهبری به این روش نیازی به مدرک مالی ندارید. اما به رابطه عمیقتری با اعداد نیاز دارید، رابطهای که فراتر از تفسیر است و به سمت پیشبینی میرود.
چرا اکنون مهم است؟
بازارها سریعتر حرکت میکنند. هوش مصنوعی، اتوماسیون و گزارشدهی بلادرنگ، سرعت عملکرد کسبوکارها را افزایش دادهاند. مدیران عامل دیگر نمیتوانند برای تغییر جهت یا پاسخ دادن منتظر بررسیهای فصلی بمانند. تا زمانی که صفحه گسترده شما آنچه را که غرایز شما حدس زده بودند، تأیید کند، رقبای شما ممکن است قبلاً اقدامی انجام داده باشند.
چالش امروز کمبود داده نیست، بلکه دانستن این است که کدام دادهها مهم هستند و چه زمانی باید بر اساس آنها عمل کرد.
رهبرانی که با شهود مالی کار میکنند، فقط گزارشها را نمیخوانند. آنها شتاب را پیشبینی میکنند. آنها فقط معیارها را اندازهگیری نمیکنند بلکه آنها نتایج را شکل میدهند.
از معیارها تا معنا
بسیاری از تیمهای رهبری ساعتها در جلسات صرف بحث در مورد شاخصهای عقبمانده میکنند: چه اتفاقی در سهماهه گذشته افتاده است، چه چیزی ماه گذشته هزینه شده است. این اعداد مفید هستند، اما آینههای عقب هستند.
آنچه تیمهای با عملکرد بالا را هدایت میکند، تغییر به سمت بینش آیندهنگر است.
رهبرانی که شهود مالی قوی دارند، سوالات متفاوتی میپرسند:
- این تغییر حاشیه سود چه چیزی را در مورد قیمتگذاری ما نشان میدهد؟
- آیا افزایش هزینه ما یک رویداد یکباره است یا یک روند؟
- آیا ما برای فردا سرمایهگذاری میکنیم – یا فقط امروز را حفظ میکنیم؟
این سوالات تیم را از تحلیلهای ایستا به آیندهنگری استراتژیک سوق میدهد. اینگونه است که رهبران شهودی، امور مالی را از یک گزارش به یک نقشه راه تبدیل میکنند.
[irp]
اعداد را به داستان تبدیل کنید
فقط اعداد را نپرسید – روایت را بپرسید.
چه چیزی بهبود مییابد، چه چیزی در حال کاهش است و چرا؟ تغییر ۲ درصدی در حاشیه سود به خودی خود اهمیت چندانی ندارد – اما درک آنچه آن را هدایت میکند، ممکن است روند وسیعتری را آشکار کند، روندی که نیاز به اقدام فوری دارد.
با پیوند دادن دادهها به زمینه، بحثهای مالی معنادارتر میشوند. آنها دیگر صرفاً بررسی گزارش نیستند و به جلسات استراتژی تبدیل میشوند.
امور مالی را به استراتژی متصل کنید
هر مکالمه مالی باید به تصویر بزرگتر اشاره کند. اینگونه است که رهبری شفافیت و هماهنگی ایجاد میکند.
بپرسید:
- آیا این هزینه با اهداف رشد ما همسو است؟
- آیا ما در حوزههایی که بیشترین شتاب را ایجاد میکنند، سرمایهگذاری کافی نداریم؟
- این موقعیت نقدینگی برای نقشه راه استخدام ما چه معنایی دارد؟
وقتی تفکر مالی در تصمیمگیری گنجانده شود – نه اینکه در بخش مالی منزوی شود – به رهبران دید روشنتری نسبت به ریسک، زمانبندی و فرصت میدهد.
تمرکز بر شاخصهای اصلی
همه دادهها یکسان خلق نمیشوند. بسیاری از رهبران سعی میکنند معیارهای زیادی را ردیابی کنند و در نهایت به نویز واکنش نشان میدهند. در عوض، شهود مالی را حول چند شاخص اصلی که جهت را منعکس میکنند – نشانههای اولیه سرعت، سلامت حاشیه سود یا تعامل مشتری – بسازید.
به این سیگنالها مانند یک داشبورد فکر کنید. شما به همه جزئیات نیاز ندارید بلکه باید ببینید به کجا میروید.
[irp]
به خط مقدم خود گوش دهید
یکی از نادیده گرفتهشدهترین منابع بینش مالی تیم خودتان است.
مدیران خط مقدم اغلب روندها – ناکارآمدیهای عملیاتی، ریزش مشتری، تغییرات تأمینکننده – را قبل از اینکه در یک گزارش ظاهر شوند، تشخیص میدهند. به آنها زمینهای برای درک پیامدهای مالی و دعوت به صحبت کردن بدهید.
وقتی افراد شما میدانند چگونه آنچه را که میبینند به معنای مالی آن ربط دهند، سازمان شما پیشگیرانهتر و کمتر واکنشی میشود.
گزارش مالی را برونسپاری نکنید بلکه مشارکت کنید
بسیاری از مدیران عامل با امور مالی مانند یک عملکرد اداری برخورد میکنند. اما مؤثرترین رهبران از امور مالی به عنوان یک ابزار استراتژیک استفاده میکنند.
یک مدیر مالی عالی فقط اعداد را ارائه نمیدهد، آنها به تفسیر آنها کمک میکنند، سناریوها را بررسی میکنند و شرطبندیهای هوشمندانهای انجام میدهند. چه یک تیم مالی کامل داشته باشید و چه یک مشاور پاره وقت، با امور مالی مانند یک شریک فکری رفتار کنید، نه یک چک لیست.
شما لازم نیست یک متخصص محاسبات گسترده باشید. اما باید در معنای پشت اعداد مشارکت کنید و سوالات درست بپرسید.
آن را بخشی از فرهنگ کنید
رهبری شهودی مسری است. وقتی مدیرعامل تصمیمات را از نظر ریسک، بازده و زمانبندی چارچوببندی میکند، کل تیم رهبری شروع به انجام همین کار میکنند.
شما انواع جدیدی از مکالمات را خواهید شنید:
- اگر روی این سرمایهگذاری تمرکز کنیم، ذخیره نقدی ما چقدر میشود؟
- اگر این مشتری ریزش کند، چه تاثیری بر هدف حاشیه سود ما دارد؟
- اگر منابع را به سمت حفظ مشتری تغییر دهیم، بازگشت سرمایه چقدر خواهد بود؟
این تغییر فرهنگی منجر به تصمیمات بهتر میشود. تیمها سریعتر هماهنگ میشوند. امور مالی به یک زبان مشترک تبدیل میشود، نه گزارشی که در پایان ماه بررسی میکنید.
[irp]
تغییری که همه چیز را تغییر میدهد
در طول سالها، ما بنیانگذاران و مدیرانی را دیده ایم که فقط نمیخواستند چراغها را روشن نگه دارند، آنها میخواستند چیزی تحولآفرین بسازند. کسانی که این جهش را انجام دادند، دیگر با امور مالی به عنوان یک دروازهبان رفتار نکردند. آنها آن را به بخش اصلی نحوه رهبری خود تبدیل کردند.
منتظر اجازه اعداد نباشید. بلکه از آنها جلوتر حرکت کنید.
این قدرت شهود مالی است و با عبور از گزارش، به داستانی که اعداد سعی در گفتن آن دارند، شروع میشود.
لینک کوتاه: womenito.com/bumf